عرضه پسته در بورس کالا مدتها است که استارت خورده و بورس کالای ایران اهداف و انتظارات قابل قبولی را برای راه اندازی این بازار مدنظر دارد که می تواند منشأ اثرات قابل توجهی باشد. با این حال اما در دو طرف دیگر یعنی تولیدکنندگان و تجار شرایط خاصی وجود دارد و اظهاراتی در این رابطه وجود دارد که نشان می دهد برخی اختلاف نظرها دیده می شود. با این حال نظرات چندان از هم دور و بعید نیستند. در این رابطه اگزیم نیوز در میز گردی به بررسی راه انداز بورس پسته پرداخته است که در آن دکتر اکبر میرزاپور، سرپرست مدیریت توسعه بازار فیزیکی بورس کالای ایران، مجید بازیان صادرکننده پسته و نایب رییس انجمن پسته و حبیبی صادرکننده پسته حضور یافته و نظرات خود را مطرح کردند. بخش اول این میزگرد را در ادامه بخوانید.
اگزیم نیوز:در مورد عرضه و پسته در بازار بورس کالا و راه اندازی آن توضیح دهید؟
دکتر میرزاپور: همان گونه که مستحضر هستید تمرکز بورس کالای ایران طی چند سال گذشتهو به طور مشخص طی سه سال اخیر روی بخش کشاورزی نسبت به قبل از آن بسیار افزایش یافته است و این امر باعث گردیده است که بورس در حوزه انواع محصولات اعم از زراعی، باغی و حتی دامی ورود بکند و عملکرد بورس کالا در حجم معاملاتش نشان می دهد که این عدد قابل توجه است؛ به عنوان مثال ما در سال 1395 در بخش معاملات، حدود دو و نیم میلیون تن محصولات کشاورزی را در بورس کالای ایران داشتیم که انتظار داریم این عدد در پایان امسال به بیش از پنج میلیون تن برسد. این ارقام در بخش معاملات بوده و در عرضه، این رقم بسیار بالاتر است.
مشخصاً موضوع پسته با تأکید و تمرکزی که مسئولین استان کرمان اعم از استاندار، فرمانداران، نمایندگان مجلس و مخصوصاً آقای دکتر پورابراهیمی نماینده مردم کرمان و راور در مجلس در دستور کار بورس کالای ایران قرار گرفت. البته ما اقدامات قبلی در مورد پسته نیز داشتیم و شروع کار پسته مربوط به امسال نیست. ما از سال 1388 که معاملات پسته عرضه هایی را داشته، عملاً به بازار پسته ورود کرده بودیم اما به صورت جدی و منطبق بر نیازهای منطقه ما به طور عملی، سال گذشته به این بازار ورود کردیم.
اگزیم نیوز: استاندارد سازی در حوزه پسته ظاهرا یکی از مهمترین اهداف مدنظر بورس کالا است چه اقداماتی برای این موضوع در دست اجرا است؟
میرزاپور: در معاملات پسته هدف صرفاً عرضه هایی از سوی تجار نبوده و چیزی که توسط مسئولین استانی، کمیسیون اقتصادی مجلس و بورس کالا بوده، بیشتر بحث بازاررسانی مستقیم محصول پسته توسط کشاورزان در بستر بورس کالای ایران بوده است. به همین دلیل ابزارهایی هم که در بورس در این زمینه وجود دارد با این رویکرد تنظیم گردیده است. یعنی بیشتر هدف این بوده است که خود پسته کاران با هر میزان پسته ای که تولید میکنند، بتوانند با ساز و کارهایی که بورس ایجاد میکند، محصول خود را وارد بورس کرده و در آنجا به فروش برسانند. در این زمینه ما بیشتر به دنبال این بوده ایم که اولاً بتوانیم به استاندارد سازی این محصول کمک کنیم. دغدغه ای که در اکثر جلسات مرتبط با موضوع پسته خود فعالین این حوزه مطرح میکنند این است که متأسفانه ساز و کار استاندارد پسته ای که در دنیا ما داشتیم، به دلیل اتفاقاتی که در حوزه استاندارد سازی داخل افتاده که در بعضی موارد به خاطر تغییرات اقلیمی بوده است، به دلیل رقابت های ناسالمی که هم در حوزه تولید و هم در حوزه تجارت و صادرات آن در داخل و خارج کشور داشتیم و البته رقابت خیلی شدیدی که ما با آمریکا در مورد محصول پسته داشتیم، متأسفانه سهم بازار خودمان را از سال 2011 میلادی به این سو از دست دادیم و به رتبه دوم تنزل کردیم؛ این موارد همگی دست به دست هم داده و این امر مسئولین را نگران کرده که اگر ما الآن برنامه ای برای حوزه استاندارد محصول پسته نداشته باشیم، شاید در آینده ای نزدیک شاهد کاهش بیشتر رتبه ایران در بازار فروش پسته باشیم.
بنابراین یکی از کارکردهایی که بورس مد نظر قرار داده، بحث استاندارد پسته بوده است. موضوع دیگری که به دنبال استانداردسازی خواه ناخواه اتفاق خواهد افتاد، بحث بنچ مارک (محک) قیمتی است. در حالیکه ما تولید کننده عمده پسته بوده ایم، همانطور که تولید کننده عمده زعفران و زیره هستیم ولی متأسفانه به جای پرایس میکر (قیمت گذار) بودن این محصول در دنیا، پرایس تیکر (قیمت پذیر) این محصول هستیم و این جای تأمل جدی دارد. به عنوان مثال در مورد پسته شرکتی معتبر در آمریکا وجود دارد که فرآیند قیمت گذاری را انجام میدهد ولی در مورد زعفران قضیه خیلی دردناک است؛ یک کشوری مثل اسپانیا با محصول زعفران خود ما بخواهد برای ما قیمت گذاری بکند یا به عنوان مثال بنچ مارک قیمتی افغانستان و یا دوبی مطرح باشد در حالی که حدود 93 درصد از زعفران دنیا را ایران تولید میکند.
اگزیم نیوز: با توجه به نقشی که واسطه ها در بازار محصولات کشاورزی دارند چه اقداماتی در این زمینه در دست بررسی دارید؟
میرزاپور: ما میدانیم که در بازار محصولات کشاورزی ـ متأسفانه در بعضی محصولات خیلی بیشتر و در بعضی محصولات کمترـ ما یک شبکه واسطه گری داریم که این شبکه واسطه گری را ما تا یک جایی قبول داریم که ضرورت هست و باید یک شبکه واسطه گری شفاف از تولید تا مصرف وجود داشته باشد ولی همه ما قطعاً به این معترف هستیم که هر چه این واسطه گری کوتاه تر و کارآمدتر باشد بهای تمام شده محصول را برای مصرف کننده کاهش خواهد داد و در عین حال عایدی نهایی تولید کننده را افزایش میدهد. یعنی آن چیزی که مصرف کننده پرداخت میکند با آن چیزی که تولید کننده دریافت میکند خیلی به همدیگر نزدیک تر میشوند. قابل قبول نیست که مصرف کننده ـ مانند آن چه که در حال حاضر در حال انجام است ـ مصرف کننده گاهی تا شش برابر مبلغی که تولید کننده دریافت کرده است برای محصول پول پرداخت نماید. البته در مورد پسته فاصلههای این شکلی وجود ندارد ولی به هر حال شبکه واسطهگری در این حوزه وجود داشته است. بورس ادعا دارد که می تواند در این زمینه کمک کند کما این که این کار را در حوزه سایر محصولات انجام داده است.
اگزیم نیوز: در حوزه تأمین مالی چه اقداماتی برای محصول پسته در دست اجرا است؟
میرزاپور: ما تصورمان این است که در ساز و کار بورسی امکان تأمین مالی زنجیره تولید کننده و حتی زنجیره صادر کننده وجود دارد که بورس برای این موضوع اقداماتی را انجام داده است: پتانسیل گواهی سپرده کالا برای امر و توثیق یکی از این موارد است، یعنی شبکه بانکی بیاید به پشتوانه آن به مالک کالا تسهیلات اعطا کند خواه کشاورز باشد و یا هرکس دیگری که به نحوی مالک کالا باشد و این یکی از کارکردهایی است که بورس میتواند بیشتر در حوزه کشاورزی داشته باشد.
توافقاتی که بورس انجام داده است با شبکه بانکی و به طور مشخص با بانک کشاورزی و دو بخشنامه بانک کشاورزی برای این موضوع صادر کرده است که برای معاملات بورسی پسته حاضر است که تسهیلاتی را اعطا کند.
صحبتهای مقدماتی در این زمینه انجام شده، پیگیری های خیلی خوبی از طرف کمیسیون اقتصادی مجلس از جمله صندوق ضمانت ارزی برای تضمین معاملات صادراتی این حوزه انجام شده است. همین طور بناست برای توسعه صادرات، از صندوق توسعه صادرات برای منابع ارزی کمک بگیریم. بنابراین بورس می تواند مدعی فاینانس و تامین مالی شده و میتواند خیلی در این زمینه کمک کننده و راهگشا باشد.
برای این منظور بورس عملاً با چهار سناریو به این بازار ورود کرد. یک سناریو، سناریوی گواهی سپرده کالایی هست. سناریوهای بعدی مباشرت است که یک مباشر را ما اصطلاحاً مباشر امانی میگوییم و مباشر دیگری هست که آن را مباشر خریدار مینامیم. عملاً سناریوهای سوم و چهارم بسیار به همدیگر شبیه هستند. سناریو بعدی که در حقیقت سناریوی چهارم ما میباشد صندوقهای کالایی پسته است. عملاً کارهایی را که بورس کالا در حوزه پسته انجام داده است ما میتوانیم در این چهار حوزه دسته بندی نماییم.
در شیوه گواهی سپرده کالایی در شهرستانهای زرند و سیرجان دو انبار راه اندازی گردیده است، در این روند، بورس انبارهایی را پذیرش میکند، محصول کشاورزان وارد این انبارها میشود، با استانداردهایی که بورس اعلام نموده ـ البته استانداردهایی که بورس اعلام مینماید کاملاً برگرفته از استانداردهای ملی پسته است که تطبیق داده شده با نیازهای بازار و نظر خبرگان و فعالین این حوزه است. استقبال بازار نشان میدهد که تقریباً همین اتفاق میافتد. اگر با همان استاندارد این محصول مطابقت داشته باشد، محصول از کشاورزان تحویل گرفته میشود و قبض انبار صادر میشود. در ادامه این قبض انبار تبدیل به گواهی سپرده کالایی میشود و این گواهی سپرده کالایی توسط شبکه کارگزاری در بورس کالای ایران فروخته شده و کشاورزان ظرف دو روز کاری وجه معامله شان را دریافت میکنند.
در الگوی مباشرت و مباشرت امانی، یک (یا چند) نهاد که حائز صلاحیت باشد به عنوان مباشر تعیین می شود. این نهاد ها باید در آن حوزه خبره بوده و همچنین خوشنام باشند. این نهادها محصولات کشاورزان را به صورت امانی تحویل میگیرند و این محصول را در بازار فیزیکی بورس کالای ایران به فروش میرسانند. در طرف خریدار برای این که ما برای این بازار جذابیت ایجاد کنیم با بانک کشاورزایی توافقاتی صورت گرفته است که اگر شخصی در این ساز و کار بیاید و از بورس خریداری کند بانک حاضر است که با نرخ مناسب به وی اعتبار تخصیص دهد؛ مباشرت، مباشرت امانی است.
محصول هم که فروخته میشود یک حقالعمل یا حق الزحمه، این مباشر دریافت مینماید و بعد از کسر این حق العمل مابقی وجه را به پستهکاران برمیگردانیم. این الگو فعلاً روی کاغذ است و اجرا نمیشود.
الگوی دیگر، الگوی مباشرخریدار است که خیلی به الگوی اول شباهت دارد. در این الگو، محصول توسط یک مباشر خوشنام خریداری می شود که ممکن است دوباره این خرید به صورت اعتباری یا به صورت قطعی باشد. یعنی کل وجه پرداخت شده باشد یا مثلاً توسط چک یا هر اوراق بهادار و اسناد تعهدی دیگر انجام بگیرد. محصول در بورس فروخته میشود و سپس بانک کشاورزی توثیق می کند که در این حوزه بورس خیلی به تعهدات مباشر و آن فرد یا کشاورز ورود نمیکند و هر کدام از اینها جزییات مرتبط به خود را دارد.
در الگوی بعدی که در واقع یک الگوی مکمل گواهی سپرده کالایی هست ما «صندوق پسته» را داریم. در صندوق پسته، یک نهاد مالی از دل بازار سرمایه تأسیس میشود و اوراقی را منتشر می کند. یونیتهایی را به فروش میرساند و از محل فروش این یونیت، نقدینگی را جمعآوری مینماید. همانگونه که میدانید یکی از بزرگترین مشکلات بازار پسته همیشه کمبود نقدینگی است. اگر نقدینگی وجود داشته باشد قیمت این گونه اُفت پیدا نکرده و نوسان نمیکند و کشاورز بهتر می تواند محصول خود را به فروش برساند. ساز و کاری که پیش بینی شده این است که این اعتبار از محل بازار سرمایه جذب شود، وارد بازار گواهی سپرده کالایی گردد چون سازمان به افرادی که متقاضی تأسیس این صندوق هستند به این شرط مجوز میدهد که داراییشان گواهی سپرده کالایی باشد. بیایند گواهی سپرده کالایی را بخرند، در یک زمان معینی محصول در انبار نگهداری بشود و در سررسید آن ترخیص شود. حالا آن صندوق میتواند خودش محصول را ترخیص نماید. ما با نهادهای دیگری که متخصص این حوزه هستند توافق کردیم، حاضرند وارد قرارداد با صندوقها بشوند که در آن سررسید در صورت عدم تمایل فروشنده کل محصول را میخریم. و با یک قیمت معین، محصول را ترخیص کرده و فرآیند صادرات و کارهای فرآوری پسته را انجام میدهیم. این اتفاق هم در حال روی دادن است.
در مورد صندوق هم اقدامات اولیه ای انجام گردید و بانک کشاوری در این حوزه اقدام کرد. اخیراً بانک مرکزی، محدودیتی در خصوص تأسیس صندوقها توسط بانکها اعمال کرده است. بانک کشاورزی به همین دلیل در حال انجام بررسی هایی هستند که بتوانند هیأت مؤسس را از بانک کشاورزی به یکی از مؤسساتی که بانک مرکزی حساسیتی روی آن ندارد، تغییر دهند. البته متقاضیان دیگری هم هستند که در حال پیشبرد این فرآیند هستند.
اگزیم نیوز: جناب آقای حبیبی اقداماتی که انجام گرفته تا چه حد میتواند کمک کند به حل مشکلات پسته ایران؟
حبیبی: به عقیده من این مسایل که اقای دکتر میرزاپور مطرح کردند جملات بسیار زیبا و قشنگی در راستای اجرای اقدامات بورس کالا هستند ولی شرط برعملی کردن ان است و من صحبت خود را با این سوال شروع میکنم که ذینفع انجام این کار کیست؛ صادرکننده، کشاورز و یا فقط کارگزار و سازمان بورس؟ به عنوان مقدمه باید عرض کنم که سه نوع بازار بورس وجود دارد: بازاربا کارایی قوی، کارایی نیمه قوی و کارایی ضعیف ؛ بازار پسته بازاری است که کارایی قوی دارد یعنی اطلاعات شرکتها ، اطلاعات بازار و اطلاعات اقتصادی به طور سریع و همزمان برای همگان پخش می شود ولی در اکثر پایان نامه ها و مقالات ثابت شده که بورس ایران به دلیل کندی به روز رسانی اطلاعات مورد نیاز ، بازاری با کارایی ضعیف می باشد وزمانی که صحبت از بورس کالا میشود باید به طور جزیی راجع به محصول پسته صحبت کنیم وبازار پسته را آنالیز نماییم.در واقع کاری که سازمان بورس برای بهینه سازی بازار پسته قصد انجام دارد عملاً در بازار پسته در حال روی دادن است. یعنی همه این اتفاقات به صورت نُرم وهمزمان در حال انجام است که نشان دهنده این است این بازار،بازاری متکی به خود با کارایی قوی است که پاسخگوی نیازهای خود است.
.به طور کل و علی الخصوص در این بازه زمانی فصل پاییز که عمده صادرات و مصرف پسته میباشد ، کلیه اطلاعات بین کشاورز، صادرکننده و حتی مصرف کننده نهایی به صورت عادی و روان در حال جابجایی است. یعنی کلیه مشارکت کنندگان این بازار قیمت دلار و قیمت پسته در مبدا و مقصد را میدانند. در نتیجه حداقل دلالی و واسطه گری وجود دارد و اکثر تولید کنندگان تبدیل به صادرکننده شده اند یعنی بهترین نوع حذف واسطهها.بنابراین وقتی که الآن حداقلِ دلالیها و حداقل حقالعملکاریها وجود دارد به چه دلیل باید به بازاریی که بصورت مستقل و با بهترین راندمان در حال انجام است هزینه مضاعف بابت کارگزاری ها ودلالان بورس اضافه گردد. وقتی کالایی میخواهد وارد بورس شود در واقع باید یک منافع و مضراتی داشته باشد. ورود پسته در بورس با هدف عرضه و تقاضا تنظیم و قیمت گذاری ها انجام می شود در حالی که همه اینها به صورت روتین و روان در بازار در حال انجام است. و به نظر بنده اگر زیر ساخت ها فراهم نباشد نمی توانند کمکی به حل مشکل پسته بکند پس برای چه باید وارد ساز و کاری به شکل بورس پسته شویم؟
همچنین لازم به ذکر است بورس کالا از بورس کشاورزی و بورس فلزات تشکیل شده است. وقتی بورس کشاورزی شکست خورد، با بورس فلزات ادغام گردید. در حال حاضر بیشتر مدیرعاملهای بورس کالا، از بخش فلزات هستند. سوال اینجاست که ما در آن زمینه چقدر کارشناس پسته و کشاورزی داریم؟ تمام مسائل مرتبط به این کالا در بورس نیاز به کارشناسی لازم دارد. پس باید از سمت اتحادیه و تولیدکنندهها افرادی در هیأت مدیره بورس حضور داشته باشند تا این وظیفه را به عهده بگیرند.
اگزیم نیوز: جناب بازیان نظر جنابعالی به عنوان صادرکننده پسته در این رابطه چیست؟
بازیان: موضوع ورود پسته به بورس کالا به صورت تئوری و روی کاغذ بسیار قشنگ بود. من صحبتهای ایشان را که گوش میکردم خیلی چیزها هنوز به صورت «ان شاءالله به وجود خواهد آمد» است. در این قضیه در بورس کالا، فقط گواهی سپرده در حال انجام است، در مورد مقدار آن هم من خواهش میکنم یک آماری ارایه بدهید که از سه ماهی که پسته وارد بورس شده است، چه مقدار پسته ـ عدد گفته شود ـ وارد بورس شده است؟ توافق با بانک کشاورزی انجام شده ولی هنوز خود بانک کشاورزی هم نمیداند. کارگزاریها مشخص شدند ولی هنوز خودشان هم نمیدانند و اصلاً مقدار قابل توجهی معامله صورت نگرفته که بخواهند آنها هم ایراداتش را بگیرند و نقاط مثبت و منفی آن را در نظر بگیرند. صندوق ضمانت ارزی برای صادر کننده انجام نشده و صندوق کالایی که ایشان گفتند، «ان شاءالله انجام خواهد شد»!
بهتر بود قبل از این که تصمیم به بورس کالا و بورس کشاورزی گرفته شود، کارشناسان این حوزه شش ماه در کنار ما حاضر می شدند تا ببینند چه مشکلاتی ما داریم. ما فقط میشنویم که پسته یا زعفران وارد بورس شد. من سؤالم اینجاست که از ورود زعفران به بورس چه نتیجهای حاصل شده است. این کار بدون مطالعه و بدون این که حمایت حداکثری بخش خصوصی این قضیه را جلب کند انجام شده است.
امر صادرات و تأمین پسته کاملا یک فعالیت در حیطه بخش خصوصی است. هیچ بخش دولتی و خصولتی هم حتی در این بخش نیست. همه واقعاً به معنای واقعی، چه تولید کننده، چه واسطه و چه صادرکننده بخش خصوصی واقعی هستند. ای کاش قبل از این که این کار اجرایی می شد کارشناسان کنار ما مینشستند، نقاط قوت و ضعف را میدیدند بعد از آن حمایت حداکثری همه این اقشار را میگرفتند.
ورود پسته به بورس کالا نیازمند زیرساخت و مطالعه است. بدون این که این زیرساختها را ببینند، با دو یا سه تا انبار صحبت شده است. ما دویست هزار تن محصول داریم با دو یا سه انباری که بخشی از آن هممرتبط به خودشان است اینکار شدنی نیست.
اگزیم نیوز: آقای بازیان اما بورس کالا برنامه های متنوعی در سایر بخش ها نیز از جمله تولید و تأمین مالی دارد که می تواند مفید باشد.
بازیان: آقای میرزاپور گفتند ما بورس کالا را راهاندازی کردیم که تولید را سر و سامان بدهیم. مگر بورس کالا میتواند تولید را سر و سامان بدهد؟ ما مشکل کمبود آب، عدم بهره وری، مشکل سمو مشکلات عدیده دیگر در تولید داریم. مخصوصاً در چند سال گذشته با افزایش نرخ ارز و هزینههای کشاورزان یک اتفاقات عجیب در تولید پسته افتاده است. دیگر برای تولید کننده صرف نمی کند که با این قیمتها پسته را تولید کند. بنابراین فکر نمیکنم بورس بتواند به تولید ما کمک کند. عرضه در بورس میخواهد زنجیر آخر را به دست بگیرد و بازار را شفاف کرده تا معاملاتی انجام بشود، پس بنابراین ربطی به تولید ندارد. تقریباً چهار سال است که به دلیل کم آبی تولید اول را از دست داده ایم. به خاطر همین عدم بهرهوری در زمینه تولید، آمریکا تبدیل به بزرگترین تولید کننده شده است. وقتی کشوری بزرگترین تولید کننده میشود بالطبع قیمتگذاری هم با خود آنهاست. قیمتگذاری در بورس آنقدر مسایل پیچیدهای دارد که فکر نمیکنم بتواند جواب به اصطلاح تجارت خارجی ما را بدهد.
اگزیم نیوز: در سایر بخش ها چطور؟ مثلا در حوزه سامان دهی واسطه ها بورس کالا می تواند فعال باشد.
بازیان: ما همیشه در یک زنجیره تولید تا صادرات یا بازار مصرف در هر گروه کالایی یک واسطههایی داریم. این یک چیزطبیعی است؛ واسطه ها هم همیشه بد نیستند. خیلی وقتها واسطهها یا حقالعملکارها به صادرات و تولید کننده کمک می کنند. بنابراین حذف آنها هم به پسته ضربه میزند و هم در امر تولید و هم صادرات اخلال ایجاد می کند.
در باب تأمین مالی زنجیره تولید کننده باید عرض کنم که به طور قطع ما عملاً چیزی تا الآن ندیده ایم. تا اینجای کار هیچ تأمین مالی در زنجیره تولید انجام نشده است.
لازم است بگویم ما با اصل بورس موافقیم. اگر جذب حمایت حداکثری تولید کننده و واسطهها و صادرکنندهها صورت میگرفت، زیرساختهای آن فراهم میگردید، یک کار خوب و اصولی و علمی انجام میشد، ما هم با آن موافق میبودیم. من به جای این که بروم از بازار پسته بخرم، میآمدم در دفترم با یک کلیک، مقدار پسته ای که لازم داشتم از بورس کالا میخریدم. ولی این اتفاق نخواهد افتاد. ما میدانیم که همیشه تأمین کننده یک کالا وقتی میخواهد وارد بورس کالا بشود باید یک منبع یا یک کارخانه باشد. وقتی ما شصت هزار نفر و به عبارتی هشتادهزار نفر تولیدکننده داریم و بسیار هم پراکنده است یک یا دو انبار جوابگو نیست، دکتر فرمودند که ما فقط یک انبار در زرند و یک انبار در سیرجان راه اندازی کردیم، پراکندگی تولید پسته تقریباً الآن در 10 استان ماست، آن وقت ما چگونه میتوانیم تمام این کشاورزها و استانها را به سمت بورس سوق بدهیم؟ وقتی که ما فراوان خرده مالک داریم، از این دویست هزار تن تولید، به جرأت میتوانم بگویم هفتاد درصد پسته ما به صورت خرده مالکی تولید میشود، از پانصد کیلو تا هزار تن، پس بنا بر این تنها یک کارخانه نیست که تولید کند و همیشه جنس داشته باشد، همیشه تقاضا باشد، اگر کشاورز بگوید امروز من نمیخواهم پستهام را بفروشم و یا امروز من تمایلی بهعرضه به بورس ندارم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ پس بنابراین کار بورس در جاهایی اشکال دارد. از آقای دکتر سؤال میکنم، من هرگاه بخواهم از بورس در هر زمانی تقاضای پسته کنم آیا پسته موجود هست؟ قطعاً نیست!
صاحب این جنس یک سری کشاورز هستند، امروز تصمیم میگیرد بفروشد، فردا تصمیم میگیرد که نفروشد. برای خودش هم دلایلی دارد و نمیشود ما کشاورز را مجبور کنیم و بگوییم شما باید پسته ات را بیاوری در بورس در اختیار ما بگذاری که تقاضایی اگر موجود است شما جوابش را بدهید. ما فاکتورهای زیادی در مشخص شدن قیمت پسته داریم، کشاورز امروز احتمال میدهد که قیمت دلار در ماههای آینده بالاتر است،میگوید چرا من الآن باید جنسم را بفروشم؟. آیا شما میتوانید کشاورز را مجبور کنید که پسته تان را بیاورید در بورس قرار دهید؟ کشاورز امسالتصمیم دارد به خاطر این که سال دیگر محصول ندارد، محصول موجودش را برای دو سال خرج کند پس بنابراین آن را نگه خواهد داشت و به بازار عرضه نمیکند. یعنی زمان پیک مصرف ، مثل زمان ژانویه و عید چینیها، که بورس باید جنس به بازار عرضه کند، کشاورز به هر دلیلی دوست ندارد جنسش را به بازار عرضه کند. آیا ما میتوانیم کشاورز را مجبور کنیم که در بورس و در بازار عرضه کند؟
این مسایلی که اتفاق افتاده و برنامههایی که روی کاغذ آورده شده، لازمه اش در وهله اول این است که ما هر زمان که خواستیم از بورس قیمت بگیریم، هر زمانی که تقاضا از این بورس داشتیم، باید جواب ما را بدهد. آیا این اندیشیده شده است؟ و در خصوص این خرده مالکینواقعاً فکری نشده است. تأسفم از این است که در صحبتها شنیده میشود که از مافیای پسته صحبت میشود و بیان میشود که سودهای عجیب و غریبی گیر صادرکننده میآید. من به جرأت میتوانم بگویم که پسته تنها محصولی است که 99درصد فروش صادراتی مستقیماً به جیب خود باغدار میرود. من در هیچ کالای دیگری این حد از شفافیت را سراغ ندارم. توجه کنید که مصرف کننده فرق میکند. چرا درباره خارج از کشور صحبت کنیم؟ به عنوان مثال فلان نوع پسته در استان کرمان 40 هزار تومانو در فروشگاه تواضع80 هزار تومان است؟ یک بحث تُناژ است، آن بحث کانتینری است، 25 تنی است، بار عمده است نه بحث یک کیلویی که توازع میآید با آن سرمایه سنگین، با آن اتفاقاتی که در این زنجیره میافتد مقایسه کرد. بنا براین چرا برویم در خارج از کشور، بگوییم در سوپرمارکت در فلان کشور، فلان قیمت است؟ و بگوییم مابه التفاوت به جیب صادرکننده میرود. بنابراین مسایل خوب مطرح شده روی کاغذ خیلی خوب بوده، اما ما انتظار داشتیم قبل از این که اتفاقات خاصی بیفتد، و این برنامه با این ضعف وارد بورس شود یک یا دو سال کارشناسانمان را بفرستیم کنار صادرکنندهها و تولید کنندهها تا بررسی عمیقتری انجام بشود، سپس در بورس کالا قوی تر و بهتر از این عمل کنیم.
حبیبی: اولین پارامتر جنسی که وارد بورس کالا میشود، کدینگ کالا است بنابرین راهکاری که بورس برای کدینگ کالای پسته تدبیر کرده است، چیست؟ حداقل ما فقط صد نوع پسته داریم بعلاوه تعداد زیادی مغز پسته. ما در مورد جنس صنعتی صحبت نمیکنیم، ما راجع به جنس کشاورزی صحبت میکنیم که نیازمند رویت کالاست همانند گندمی که اکنون در بورس است. آیا کالایی که من مستقیم از کشاورز میخرم همان کیفیتی را دارد که از بورس خریداری میکنم؟ طبیعتاً نه! من این مطالبی را که در حال بیان هستم طبق تحقیقات و آمار ارایه میدهم. خاکی که در گندم بورس داخل سوله ها هست، چندین برابر بیشتر از محصول خالصی است که خریدار از کشاورز به صورت مستقیم خریداری می کند. در نتیجه این استانداردهایی که ایشان فرمودند باید تعیین شود در پسته خیلی فراتر و گسترده تر است.
اگزیم نیوز: در حوزه قیمت گذاری برای پسته اما به هر حال به نظر می رسد باید مرجعی وجود داشته باشد.
حبیبی: قیمت گذاری پسته شامل چند پارامتر از جمله نظرخرده مالکین، قیمت ارز، عرضه و تقاضا و همین طور بازارهای رقابتی می باشد. ما بازار رقابتی را خودمان به خاطر عدم آبیاری درست، عدم استفاده مناسب از چاههای کشاورزی وعدم رعایت استانداردهای جهانی از دست داده ایم و باید زیر ساختها را اصلاح کنیم مگرنه بورس الآن چه کمکی میتواند بکند؟ در مورد چگونه قیمت گذاری پسته لازم بذکر است پسته وابسته به بازارهای خارجی، دلارو عرضه و تقاضا است. ما از دویست هزار تن محصول سالانه بین بیست تا سی هزار تن پسته در بازار داخلی مصرف داریم و بقیه آن صرف صادرات میشود. پس ما نیازمان برای قیمت گذاری وابسته به قیمت جهانی و تقاضای بازار خارج است که به طور مشخص یا برای سال نو میلادی یا برای عید چینیها حجم عمده صادرات را داریم.
چرا پرایس میکر بودن آمریکا و پیشرو بودن این کشور مورد سوال است؟ دلیل عمده و اصلی این مطلب بر میگردد به عدم نبود خرده مالکین پسته و خرده صادر کنندگان ، بزرگترین تولید کننده پسته و سهولت در انجام معاملات به خاطر نبود تحریمها برای جابجایی پول که توانست به عنوان مرجع اصلی قیمت گذاری قرار بگیرد . ولی در مورد اینکه سازمان بورس چطور میتواند جهت قیمت گذاری موثر باشد ، باید عرض کنم که پسته همانطور که گفته شد وابسته به بازارهای خارجی است. همانند محصولات پتروشیمی که وارد بورس شدند ولی در زمانی اندک از بورس لندن تاثیر پذیرفتند و وقتی قیمت در بورس لندن در حال بالا رفتن بود روند افزایش در بازار ایران هم مشهود بود که باعث ایجاد رینگ داخلی و رینگ خارجی برای تعیین قیمت شد بنابراین چه تضمینی وجود دارد که اتفاقاتی که برای محصولات پتروشیمی افتاد برای محصول پسته نیفتد .
میرزاپور: چه تفاوتی بین قیمت پسته در باغ باقیمتی که در بازارهای جهانی در حال معامله است وجود دارد؟ یا شما با آن قیمت میتوانید محصولتان را صادر نمایید؟
بازیان: همان گونه که مطرح شد خود باغدارها، تولید کنندهها و صنعت پسته به شفافیتی که الآن توی بازار پسته وجود دارد از تولید، مصرف و تا صادرات اشراف دارند. ما تا جایی کهمحصولصادراتی را به دست خریدار اروپایی یا خارجی میرسانیم، مسئولیت داریم. از آنجا به بعد بنا به دلایلی مثل این که اولاً ما مواد خام صادر میکنیم، اگر آن را بسته بندی کنیم باید حقوق و عوارض گمرکی و تعرفه بالایی بپردازیم. بعلاوه مواد خام باید نزدیک به بازار مصرف باشد. من امروز اگر تقاضا برای یک تن یا دو تن از یک سوپرمارکت دارم باید مواد خامم را در همان روز یا همان هفته برای این کار مصرف کنم. بنابراین مواد خامم را از قبل نمیتوانم اینجا بسته بندی، رُست و به بازار بفرستم. این ماندگاری و چرخه طولانی باعث میشود که محصول فاسد شود. از طرفی همه اذعان دارند که 99 درصد یا 98 درصد فروش صادراتی ما، منهای هزینه ها به جیب کشاورز برمیگردد.
فعلاً در بورس کالا هم فقط پسته فندقی عرضه کرده ایم. در مورد مسأله استاندارد سازی آن فرایندی که به نام استاندارد سازی در ایران وجود دارد و روی یک برگه ارایه می شود، فقط تا دم گمرک ارزش دارد. صادرکننده ای با مشتری خودش یک استاندارد بخصوصی را دارد و حرفشان یکی است. پسته را باید دید و قیمت گذاشت و خرید. پسته این گونه نیست که بر اساس یک سری استاندارد در قالب یک محصول بگنجد. پارامترهای دیگری مانند ظاهر فیزیکی، مسائل شیمیایی و باقیمانده سموم نیز در تعیین قیمت محصولی مثل پسته موثر است یک نوع پسته بر اساس مسایل شیمیایی اش میتواند تا چهارهزار تومان اختلاف قیمت داشته باشد. این مسئله را ما چگونه می توانیم در بورس حل کنیم؟ یا کسی که میخواهد از بورس خریداری کندبرای این تنوع موارد سنجیدنی با چه عدد و رقمی میتواند معامله کند
قیمت پسته بهعرضه و تقاضا و قیمت ارز مرتبط است در واقع مهمترین شکل قیمت گذاری در پسته، عرضه و تقاضا است.کشور سال گذشته چیزی حدود 400 هزار تن محصول داشت و امسال هم حدود 230 یا 240 هزار تن داشت. پس بنابراین در بازار جهانی همیشه به رقیبمان هم نگاه میکنیم، بر اساس قیمت آن، قیمت خودمان را مشخص میکنیم.
میرزا پور: بهتر است قبل از پاسخ دادن به ابهامات مطرح شده توضیحاتی بدهم. بورس فرآیند عجیب غریب و یک پدیده نوظهور و متفاوتی نیست. صرفاً بازاری است که در آن بر اساس نیازهایی که در بازار احساس میشود، ابزارهایی معرفیشده و معاملات انجام میشود و سابقه 200 ساله هم در دنیا دارد. چیزی نیست که ما الآن بخواهیم چرخی را اختراع کنیم. اگر الان ازقرارداد آتی استفاده میکنیم در سی ام ای آمریکا 190 سال است که در حال انجام است. نکته ای که وجود دارد این است که ما میخواهیم از این ابزار برای کمک کردن به یک بخشهایی از اقتصاد که در حوزه تصمیم گیری بورس کالا هم نیست استفاده کنیم. در بازاری کهدر حال حاضر وجود دارد و اصطلاحاً به آن تالار شیشهای یا بازار شیشهای میگوییم، اتفاق خاصی نمیافتد. خریدار خریدش را انجام میدهد، فروشنده فروشش را انجام میدهد، ابزارها متناسب میشود و یک مدت زمانی این ابزارها ایجاد میشود. اما نکته این است که اگر کسی واقعاً دغدغهاش خرید و فروش است نباید از بورس بترسد.
اگر ما دغدغه عدم شفافیت نداشته باشیم، نباید از ساز و کار بورس بترسیم. کسی باید از بورس بترسد که چیزی برای پنهان کردن دارد. پس اگر ما موضوعمان شفافیت است، بورس اصلاً جای ترس ندارد.
نکته دوم این که ببینید ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، این یک حقیقت است؛ حوزه بازرگانی محصولات کشاورزی ما در مرحله پوست اندازی است. این اتفاق 2 سال است برای جو و ذرت افتاده است و امسال برای اولین بار برای زعفران و گندم نیز افتاده است. برای گندم نیز ، سه یا پنج سال دیگر برای خیلی از محصولات کشاورزی خواهد افتاد. دلیل آن هم این است که قانونگذار به این جمع بندی رسیده است که حوزه بازرگانی محصولات کشاورزی ما حوزه ای است که مشکلداشته و تناسبی با حوزه تولید ما ندارد. مشکلات دیگر عدم شفافیت، گسترده بودن و ... است.
اکنون این جمع بندی به وجود آمده که حوزه بازرگانی باید تغییر پیدا کند و این تغییر باید از یک سری ابزارهای آزموده شده در دنیا استفاده کند ـ باز تأکید میکنم که بورس چرخی را اختراع نمیکند تا به یک بازار نظم و نظام بدهد. ممکن است الان تنها دو انبار داشته باشیم اما به تدریج گسترش خواهد یافت. ما سال 94 در یک استان برنامه ذرت را اجرا کردیم، ولی امروز که اینجا نشستهایم ذرت کل استانهای کشور در بورس معامله میشود. سال 94 ما فقط 300 تن جو وارد بورس کردیم. که سال 95 این عدد به یک میلیون و دویست و پنجاه هزار تن جو رسید، یعنی تقریباً کل جو تولیدی کشور وارد این بازار شد. بحث این است که تصمیمگیری در این حوزه با وجود تمام مشکلات گرفته شده. با وجود محدودیت این یک شکست نیست، آزمون و خطاست. به مرور تعداد انبارهای ما افزایش پیدا خواهد کرد و این اتفاق خواهد افتاد. ما الآن توصیهای که به همه دوستانی که با آنها کار میکنیم، چه تولید کننده، چه تاجر، چه مصرف کننده، ... این است که صبور باشند چرا که ساز و کار در حال ایجاد است وبا ساز و کار موجود منافعتان را حداکثر خواهید کرد.! قطعاً این ساز و کار اشکال دارد وفقط املای نانوشته است که غلط ندارد. ما در حال ورود به یک فرآیند جدید هستیم. در این این حوزه هم قطعاً اشکالات بسیار زیادی وجود دارد. حتمن کمک خواهیم گرفت، اشکالات را حل خواهیم کرد. کما این کهبه زودیمزه شیرینحل اشکالاتی که در این جلسه مطرح شد را میچشیم.
در مورد ذرت ایران که کسی به آن نگاه نمیکرد ما الآن قیمت هایمان با ذرت برزیل در بعضی از استانهایمان در حال یکی شدن است. استانداردسازی کامل انجام میدهیم.در حالیکه ذرت ایران که برای مرغ و طیور معمولی هم کاربردخریدار پیدا شده است.این رویه در حال در حال استاندارد شدن است.. در دنیا جواب داده، قطعاً در ایران هم جواب خواهد داد. بنابراین بورس کالا و تصمیمگیران حوزه اقتصادی محکم پای این قضیه ایستادهاند. بورس پستهامسال به عنوان پایلوت اجرا شده و سال بعد گستردهتر خواهد شد و ما اعتقادمان این است که این ساز و کار تا چهار یا پنج سال دیگر به طور کاملدر کشور پیاده خواهد شد.
نظر شما